جدول جو
جدول جو

معنی اش الحیار - جستجوی لغت در جدول جو

اش الحیار
به روایتی نام جد اشک بن اشدبن ازران بن اشقان بن اش الحیار بن سیاوش بن کیکاوس (؟). (فارسنامۀ ابن البلخی ص 16)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُمْ مُلْ خِ)
زن و دختر عم ابوالنجم شاعر معروف عهد اموی است. او شوهرش را بسبب پیری و ضعف و ناتوانی طعن میکرده و این موضوع در اشعار ابوالنجم انعکاس یافته است. رجوع به ریحانه الادب ج 6 ص 219 و خیرات حسان ج 1 ص 44 شود
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ حِ)
دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 58 هزارگزی جنوب باختری اهواز در کنار راه اهواز به آبادان و 2 هزارگزی خاوری رود کارون. در دشت واقع شده و گرمسیر است و 60 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه کارون تأمین میشود. محصولش غلات، و شغل مردم کشاورزی و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا